تالاب گاوخونی در حال احتضار
به گزارش حیوان خانگی بگیر اصفهان شهر، شیره جانِ مادرش، زمین را می مکد، تا هرآنچه تا پیش از این از زاینده رود، پدر شهر، به ارث برده بود زنده بماند؛ امروز پدر نیست تا نان دهد؛ «ورزنه» را می گویم، بدون حقابه کشاورزی، به جانِ چاه هایی در دل زمین افتاده که بزودی خشک می شوند و شهر را در ترک هایی که بر دل زمین باز می شود، فرو می نشاند و در نهایت، تالابی که تا پیش از این، خط آخر سفر آن حقابه بود، خالی تر از دشت و صحراهای کویر می شود.
این شرح حال دیاری است که تا قبل از بی مهری های وزارت نیرو، آب و کشت و کار داشت، امروز در حوالی تالابش صنعت نمک برپاست و خبری از پرندگان دلربای سالانه نیست.
اگر بنا باشد بیشتر از این درباره تالاب نوشت، شاید بهتر باشد، از کویری متصل به «کوه سیاه» صحبت کرد؛ بستری که ناظر در نگاه اول نمی داند این حجم اندک از آب در دل نمک های رسوب کرده، حقیقتا آب است یا سراب؟ و اگر سراب نیست و تالاب زنده است، پس این قله های خشکی فاتح، در دل اندک آب های نقش بر زمین چیست؟
این خبر باور کردنی نیست! اما تالاب گاوخونی در حال احتضار است، زاینده رود نیست و این تالاب، قلب اصفهان، تخت بهرام گور و مقصد میهمان این بستر، دیگر تپشی ندارد.
سال هاست که آب، پیش از ورود به اصفهان، مسیر عوض کرده و میهمان شهر و مشغول به کار دیگری جز کشاورزی و آبادانی کلانشهر اصفهان می شود و بنابراین است که در بستر رود، در دل شهر، زیر پل ها و ابنیه تاریخی، هیچ چیز نیست جز خشکی!
کمی پس از اصفهان، در شرق استان، ورزنه که مردمش سال ها با کشاورزی امورات خویش را می گذراندند، جریان همان بستر را از دست داده اند و در ایستگاه آخر، آبی که خارج از اصفهان اسیر یک سفر ناتمام است، هیچگاه رنگ مقصد اصلی خود، تالاب عظیم گاوخونی را نمی بیند.
در این بین، چند سالی است که چاره اندیشه شده، قانون گذاران از زیبایی اصفهان گذشته و کشاورزی را با چاه هایی کم و اندک و البته حساس و فانی، نیمه رونقی با جدل و تلاشهای زیاد بخشیده اند، اما باید دید سرنوشت تالاب گاوخونی در صورتی که به قول مدیر کل اداره محیط زیست اصفهان «۹۵درصد آن به جریان رودخانه بستگی دارد» چه می شود؟
کنوانسیون رامسر، ۵۰ سال است متعهد به حفاظت از تالاب ها و حیات حیوانات و گیاهان متکی به آن شده، اما به قول حشمتی، «۱۷ سال است که تالاب گاوخونی اصفهان، به صورت غیرقانونی از حقابه خود برخوردار نبوده»، تقابل این قانون گریزی و تعهدات کنوانسیون رامسر، ملغمه ای ساخته که حتی نمایندگان مردم در مجلس هم از حل معضل آن عاجز مانده اند.
طرح نجات دریاچه های کشور روی زمین مانده
روز گذشته، به مناسبت پنجاهمین سالگرد این کنوانسیون و روز جهانی تالاب ها، همایش مجازی در اداره کل محیط زیست اصفهان برگزار شد که طی آن، نماینده مردم اصفهان در مجلس، اظهار نمود: «باید حد بیشتری از رسیدگی ها شامل حال زاینده رود بشود و این در حالیست که در مجلس نهم و اوایل دهه 90، طرح نجات دریاچه های کشور عنوان شد و بدون همکاری سازمان محیط زیست کشور، این طرح بر زمین ماند و هنوز هم بر روی زمین است!»
در تمام این سال ها، از خشکی زاینده رود، ماسه و نمک برجا مانده، که این خود تهدیدی بزرگ برای سلامت شهر و مردم شرق اصفهان بشمار می رود و همین تهدید شاید محرکه ای برای نگاهی به زمین مجلس و اجرایی کردن طرحی باشد که عباس مقتدایی از آن می گوید. در کش و قوس بازپس گیری زاینده رود، باری دیگر اینبار مقتدایی خبر از مکاتبه ای مستقیم داد که در همان روز که جهان آنرا برای تالاب گرامی می دارد، انجام شده است.
در این مکاتبه مقتدایی حفاظت از تالاب گاوخونی را یک مبحث فوری و لازم توجه خواند و در نهایت اظهار داشت: اگر عزم و اراده وجود داشت، امروز باید وضعیت بهتری می داشتیم، ولی اکنون در این شرایط لازم است فهم دقیق تری به مبحث تالاب پیدا نماییم و اگر به دنبال درآمد اقتصادی در منطقه هستیم، یکی از مسائلی که به شکل جدی باید به آن توجه کرد، احیای تالاب گاوخونی است.
انتخاب بین تالاب و صنعت
در حال حاضر، تالاب گاوخونی، تغذیه خویش را از ذخایر زیرزمینی و چاه هایی در دل زمین تأمین می کند، اما روزی که این ذخایر هم آخر پیدا کنند و مرگ رسمی تالاب سر برسد دور نیست.
در آن روز، مساحت ۴۷هزار هکتاری گاوخونیِ خشک، یک کانون ریزگرد خواهد بود، مشکل فرونشست زمین و ناپایداری سرزمین را تشدید خواهد نمود و بیماری های خشکسالی شیوع پیدا خواهد نمود و اگر از ابعاد طبیعت دوستانه هم به نتیجه بنگریم، حتما پرندگان و گونه های متنوعی را خواهیم دید، که فقدانشان، ذخایر ژنتیکی ارزشمندمان را تهی می کند.
به اعتقاد حشمتی_مدیر کل اداره محیط زیست اصفهان، «کسی حق ندارد منابع خدادادی طبیعت را پایمال کند و از بین ببرد، اما متاسفانه هیچگاه به این معضل توجهی نشده و در صورتی که جوامع علمی و دانشگاهی، حقابه مشخصی برای سهم تالاب مشخص کرده اند، اما این اعداد و ارقام هیچگاه محقق نشده و دیدگاهی هم در وزارت نیرو بر این مساله وجود ندارد.»
وی در پنجاهمین سالگرد کنوانسیون رامسر، اظهار نمود: اینکه چه نگاهی برای بهبود و حل معضل بوجود آمده داریم، برپایه نگاه و ارزش ذهنی تصمیم سازان و انتخابی بین (احیاء) تالاب و صنعت است، ازاین رو تصمیم سازان بدون شناخت زیست محیطی، احیا و کمک به محیط زیست را انتخاب نمی کنند و نمی توان انتظار احیای تالاب را داشت.
به همین دلیل است که حشمتی، چاره را افزایش دانش زیست محیطی مسؤلان، تصمیم سازان و تصمیم گیران کشور دانست و اظهار داشت: مطالبه حقابه های زیست محیطی در سطوح مختلف استانی و ملی، همچون اقدامات اداره کل محیط زیست بوده است، اما این مساله مهم دست نیافتنی شده و در چندسال اخیر تنها در سال ۹۸ توانستیم حقابه تالاب گاوخونی را (تا حدی) تحویل دهیم و از تبدیل آن به کانون ریزگرد جلوگیری نماییم.
مدیر کل اداره کل محیط زیست استان اضافه کرد: «با تلاشهای انجام شده درواقع تنها توانستیم تالاب را مرطوب نگه داریم...».
حالا در دل این همایش ها و مذاکرات باید دید آیا وزارت نیرو و سایر دستگاههای دخیل، نگاه ویژه ای به آینده شهر و استانی که وضعیت بی آبی آن بزودی معضلی نابودگر خواهد شد، می کند؟
منبع: حیوان خانگی بگیر
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب